|
درباره وبلاگ  عمری چكش برداشتم و بر سر میخی كه روی سنگ بود كوبیدم. اكنون می فهمم كه هم چكش خودم بودم، هم میخ و هم سنگ. فرانتس كافكا موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
گنجینه ی ادب پارسی
بزار برم خسته شدم از موندن رو عشق تو فقط یه بار بگو گلم خیلی دوست دارم تو رو وقتی نمیگی عاشقی دلم دووم نمیاره توی دلم یه بغضه که اشکو به چشمام میاره هر کار کردم عاشق بشی راهی به جایی نرسید همین جلوت بودم ولی چشمای تو منو ندید غروب بعضی روزا بغضی گلومو می گرفت اشکام مثل یه رودخونه سد چشمامو می گرفت عزیزم روز و شب نداره من همیشه فکر توام بیا فقط بگو یه بار خیلی دوسم داری گلم
نظرات شما عزیزان: بهمن
 ساعت12:25---14 مرداد 1391
سلام اقا میثم گل.
خیلی عالیه شعرات. فقط بعضی نکات و اگه رعایت کنی خیلی بهتر میشه.مثلا تعداد هجاها در دو مصرع. تو شعر با قافیه منظورمه. تو شعر نو حالا از هر نوعش هرجور که عشقته بنویس.!!!!!! یادت نره که ارایه ها مثل ادویه های غذا که بودنشون غذا رو خیلی خوشمزه میکند با این تفاوت که ادویه زیادش طعم غذا رو بد میکنه ولی آرایه(بنظر بنده ی حقیر ) هر چی بیشتر باشه شعر سنگین تره. وباز هم بنظر من شعر هرچی سنگین تر باشه ارزشش بالاتره. کلا من با شعرهایی که اکثرا متوجه مضمونش نشن حال میکنم .! چند درصد متوجه بشن بسه . بازم میگن شعرهات خیلی خوب بودن. پاسخ مسافر انتظار:سلام بهمن جون.خیلی ممنون دلگرمم کردی.با خودم می گفتم دارم چرت و پرت میگم ولی امیدوارم کردی.چشم تا جایی که بتونم تمرین میکنم تا شعرامو بهتر کنم.انشاا...با شروع دانشگاه هم که از وجود خودت فیض می برم. فعلا داداش جمعه 13 مرداد 1391برچسب:, :: 11:27 :: نويسنده : بهمن خسروجردی
  |
|||||||||||||||||
تبادل لینک هوشمند 
<-PollName->
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
